یوسف گفت : ای پدر در عـــالم رویا دیدم که یازده ســـتاره و خورشــــید و ماه مرا سجده می کردند .           یعقوب گفت : ای فرزند عزیز زنهار خواب خود را بر برادران حکایت مکن که بر تو مکر و حسد خواهند ورزید . زیرا دشمنی شیطان بر آدمیان بسیار آشکار است .  برداشتی از آیات 4و5 سوره ی یوسف    قصه های قرآن همیشه برای من جذاب بوده اند . بخصوص قصه ی حضرت یوسف که دارای فراز و فرود های جذاب و خواندنی ست . به چاه افتادنش ، نجاتش توسط کاروانیان و فروشش . و ماجرای عاشقانه اش با زلیخا و ...    فکر می کنم تنها سرگذشتی است که در قرآن با این طول و تفصیل آمده باشد . در آیه پنجم نصیحت یعقوب برای برحذر ماندن از حسادت برادران مرا به فکر واداشته است ، حسادتی که انگار از قابیل به یادگار مانده است و برادر و برادرانی که باید این صفت را تا ابد با خود یدک بکشند و خواسته و ناخواسته خونی پایمال شود !« انتشار داستان " غاز و قیچی " در کانون فرهنگی چوک »