امروز صبح ویدیویی را که یکی از دوستان برایم ارسال کرده بود تماشا کردم . صحبت های یک فرد سالخورده که خودش را رییس جمهور اروگوئه معرفی می کرد . ابتدا فکر کردم شاید موضوعی طنز باشد، اما هرچه بیشتر گوش دادم اشتیاقم به شنیدن ادامه ی حرف هایش بیشتر شد. آنقدر زیاد که دوست نداشتم این لذت به پایان برسد . این پیرمرد که ظاهرا فردی بی دین بود اعمالی را در زندگی سیاسی و اقتصادی خود پیش گرفته بود که هیچ یک از مسئولین به ظاهر مسلمان و دیندار ما ذره ای به آن اعتقاد نداشتند . و او کسی نبود جز « خوزه موخیکا » با قریب به هشت دهه گذران عمر پرفراز و نشیب که ده سالِ آن در زندان انفرادی گذشته بود.جهان بینی او در صحبت هایش مرا شیفته ی خود کرد و افسوس خوردم که چرا این مرد را این در دیر و کم می شناسم .