« خدا می داند چرا سگ های شکاری این قدر تدارک سیر و سفر را دوست دارند، و به محض آن که سایه ی سوار را دم دروازه ی دهکده می بینند بیخودانه به آن سو می شتابند تا خود را به سر و صدا و شلوغی برسانند، و در این حال اگر از میان جمع سنگی به طرفشان بیندازید بازهم دست بردار نیستند، هرچه آن ها را بترسانید فایده ندارد . چند قدمی عقب می نشینند و دوباره باز می آیند . راستی چه حیوانات مضحکی هستند! تنها چیزی که دوست دارند وسعت فضاست، فضایی که تا چشم کار می کند در  و دربند نداشته باشد. سر و صدا را دوست دارند . شلوغی را دوست دارند و به همین دلیل به آن ها سگ شکاری می گویند . »  پرنده مهاجر اولین اثر از " چنگیز آیتماتف " نویسنده ی قرقیز است که خوانده ام. ترجمه ی اثر از فرانسه به فارسی و توسط محمد مجلسی انجام شده است. در مقدمه ی کتاب آمده است که لوئی آراگون شاعر و نویسنده ی بزرگ فرانسوی رمان « جمیله » نوشته ی آیتماتف را به نام « بهترین عاشقانه ی دنیا » به جهان غرب معرفی کرده است . کتاب پرنده ی مهاجر از سه داستان کوتاه تشکیل شده که در داستان اول که نام کتاب هم از آن وام گرفته شده به جستجو و بازشناسی میراث افسانه ای و هویت قوم خویش پرداخته است . در داستان دوم که « رو در رو » نام دارد از زنی سخن در میان است که شوهرش در جریان جنگ از جبهه می گریزد و در زیر چتر حمایت همسرش پناه می گیرد . اتفاقات و سختی های دوران جنگ با سبک رئال نویسنده چنان برجسته و زیبا تصویر می شود که خواننده را تا لحظات پایانی و کلمات پایانی داستان درگیر و همراه می کند و سومین داستان « سپیدار کوچک من » ماجرای عاشقانه ای است که حدیث عشق را به گونه ای تازه بیان می کند ...