این روزها در کوچه و خیابان،  بدترین چیز دیدن پوسترها و بنرهای یک عده است که برای کاندیداتوری هزار و یک رقم ادا و اصول در آورده اند تا ژستی مناسب جلوی دوربین داشته باشند . اما دریغ ! آدم هایی با عناوین دکتر و مهندس و غیره که به قول  یک بنده ی خدا حتی از اداره ی یک نانوایی عاجزند و اکنون با وعده های تبلیغاتی پوچ، مثل این چند دهه ی گذشته که از زمین و آسمان برما باریده  به هرچه کلمه و واژه و اصطلاح و جمله ی قصار گند زده اند تا بگویند فرد صالحی برای حوزه ی انتخاباتی خود هستند .

  روزهای پر تب و تابی برای آتلیه های عکاسی و فیلمبرداری ، آرایشگاه های زنانه و مردانه ، چاپخانه ها و دیگر اصنافی است که از تنور داغِ داغ انتخابات استفاده می برند. و امیدوارم روزهای پر برکتی داشته باشند. هرچند همیشه در احراز هویت تامین منابع مالی هزینه های تبلیغاتی این آقایان شک و تردید های بسیار بوده است .

 و اما ماحصلش برای ما پیاده روهای پر از پوسترهای ریز و درشت . شوهای زشت و مضحک تبلیغاتی در و دیوارهایی که از رد چسب و سریشم آلوده می شوند و سال ها باقی می مانند. و این است ماحصل کاندیدایی که کارش را با آزار و اذیت شهروندان آغاز می کند و در صورت نمایندگی سال ها با اهمال های ریز و درشت و نظرات غیر کارشناسی به آزار و آسیب اش به مردم حوزه انتخاباتی خود و حتی کشور ادامه می دهد.

  کاش این مجلس درب اش تخته می شد تا حداقل پاکبان ها  در این سرمای سیاه زمستان دیگر رُفت و روب دیوارهای شهر را پس از اتمام زمان تبلیغات نداشتند.

  به یاد پاکبان شهر رشت افتادم که دوره ی گذشته در انتخابات شورای شهر رشت رای آورد . گفته بود با همان لباس فرم پاکبانی در جلسات شورای شهر حضور خواهد داشت اما این چنین نشد ... نمی دانم چه چیزهای دیگری در او عوض شد و تغییر کرد ؟ بماند آدم ها همه عوض می شوند، امیدوارم عوضی نشوند!!   ... امان از بازی روزگار !

+ گند شهر را خواهد بُرد !!!