آنچه دوربین آسانسور ضبط کرده بود:

  خانمی به تنهایی در گوشه ی آسانسور ایستاده است. در اولین توقف دو مرد جوان که ماسک بهداشتی بر صورت دارند وارد کابین آسانسور شده و پشت به زن جوان می ایستند. در بسته می شود و حرکت می کنند. زن جوان چندبار در حالیکه ماسک به صورت دارد سرفه می کند. اما انگار فکر دیگری در ذهنش جرقه می زند. و این بار ماسکش را پایین می کشد و مقداری به دو مرد جوان نزدیک تر شده و شروع می کند به سرفه کردن .

  دو مرد جوان در توقف بعدی از کابین خارج می شوند. بدون هیچ آگاهی از اتفاقی که در پشت سرشان افتاده است. گفته شده است خانمی که در کابین آسانسور بوده آزمایش تست کرونایش مثبت بوده و با اطلاع از این موضوع خواسته دیگران را آلوده کند.

  در تازه ترین جستجویی که در فضای مجازی انجام دادم به این ابراز نظر از طرف مدیرکل سلامت و روان وزارت بهداشت رسیدم که گفته است :

  حدود ۲۳ درصد جمعیت کشور به نوعی دچار اختلالات روانی هستند و حدود ۶۶ تا ۷۵ درصد این افراد برای درمان به روانپزشکان، روانشناسان و متخصصان سلامت روان مراجعه نمی‌کنند.

  در این جامعه ای که گرداگردمان را آدم هایی از این دست گرفته اند باید چه کار کرد؟ عده ای اعتقادی به زدن ماسک ندارند، عده ای دیگر به طور کل وجود کرونا را منکر هستند. عده ای دیگر مدام در هر تعطیلی بار سفر را می بندند و راهی سفر می شوند و عده ای هم که اینگونه به عمد می خواهند دیگران را آلوده کنند !!!

  خلاصه :       دست به دست هم دهیم به مهر     مهین خویش را کنیم آباد  ( زرشک ! )

  امیدوارم در سده ی پیش رو که کمتر از پنج ماه به آغاز آن باقی مانده نسل ایرانی منقرض نشده باشد ! البته فقط دلایل انقراض احتمالی کرونا نمی تواند باشد شاید گرانی و تورم ، شاید قحطی و گرسنگی و شاید یک جنگ میکروبی و غیره تا چند وقت دیگر دست به دست هم داده باشند .