زندگی فراز و فرود بسیار دارد و این امر بر کسی پوشیده نیست . حوادثی عجیب و غریب که  پیش بینی آن ها سخت و غیر ممکن است . می توان گفت در برنامه ریزی شده ترین سیستم ها هم امکان انحراف و دور شدن از هدف برنامه ریزی شده وجود دارد و البته همیشه این دور شدن ها زیانبار نبوده و گهگاه نتایج خوشی به بار آورده است .  ما انسان ها با توجه به اهداف کوتاه و بلند مدتی که برای خود تعریف می کنیم در کنار آن یک سری آرزوها و رویاهای قشنگ هم برای خودمان کنار می گذاریم و آن ها را در ذهن مان می پرورانیم و حتی شده است که با آن ها زندگی می کنیم . گاهی بعضی از آن ها آنقدر دور از دسترس اند که فکر کردن به آن ها هم از منظر خودمان و دیگران خنده دار و احمقانه به نظر می رسد . اما !... اما روزگار را چه دیدی ؟ در این روزگاری که تمام کارهایش همچون قمار می ماند و یک سرش بُرد است و سر دیگرش باخت! ای خوشا به حال کسی که روی دور بُرد باشد و آن وقت می توان دید که دست یافتن به هیچ آرزویی محال نیست. حتی آرزویی که دوست عزیزی به حال آبلوموف داشته: برنده شدن از سوی آکادمی نوبل