روییدن آغاز می کینم جان !
+
۱۳۹۸/۱/۱۰ | ۱۳:۵۴ | رحیم فلاحتی
نمی دانم چرا از گلی که به این ساقه بود عکس نگرفتم . شاید به خاطر اتفاقات پُرفراز و نشیب تابستان سال نود و شش بود. به خاطر تلخی ها. به خاطر رفتارهایی که موجب شده بود روی زیبای قضایا را نبینم . و فکر کنم دنیا همینقدر چرکین و زشت بوده و خواهد بود. غافل از اینکه همیشه اینطور نیست . و نیرویی باعث شد تا نگاهم رو به بالاکشیده شود . و از زمین و گل ولای و زشتی ها و از خارها چشم بردارم و نور و رنگ و زیبایی ها را ببینم .
سال نود و هفت سال پرباری بود. و دوستانی چند در این میان مرا یاری دادند که وامدار مهر و محبت شانم . می دانم شاید هیچ وقت اینجا را نخوانند اما باید گفت تا حد زیادی برخاستنم و ادامه دادنم را مدیون این سه تن ام :
« سعید و امین و جانی »
پاینده باشید دوستان من !
حامد احمدی
دوست خوب، احتمالا با ارزش ترین دارایی انسانه.
دو تا، سه تا دوست خوب آدم داشته باشه، کافیه. می تونه این مسیر زندگی رو بسیار دوست داشتنی طی کنه.
خوبه که تو چندین دوست خوب از دست رفته داری. برو و پیداشون کن. یکی شون رو داشته باش.
۱۰ فروردين ۹۸
پاسخ
واقعن ! فرقی نمی کنه از بین خانواده باشه یا اطرافیان دیگر . دوست واقعی نه رفیق نیمه راه .
خدا رو شکر اون تعدادی که موندن دوست های خوبی برای من بودن . امیدوارم من هم براشون اینطور باشم .
ممنونم از ابراز نظرت دوست عزیز !
۱۰ فروردين ۹۸
بندباز
درود بر آبلوموف و یاران رفیقش!
آقا حسودیم شد!!!!
:))
دارم فکر می کنم چقدر خوبه زمان هایی که چشم ها و قلب هامون کدر می شه، بتونیم از سرچشمه ی کدورت ها کمی فاصله بگیریم. نفسی تازه کنیم. جان دوباره به روح و ذهنمون ببخشیم و از نو حرکت کنیم.
البته این کندن و فاصله گرفتن و دور شدن از آدم های منفی به هیچ وجه کار ساده ای نیست. گاهی حتی غیرممکن به نظر می رسه. اما به شخصه تجربه کردم که وقتی از فضای مسموم فاصله می گیری، می بینی هوای تازه هم وجود داره! منتها تو جای اشتباهی ایستاده بودی و نمی تونستی این هوای تازه رو نفس بکشی.
:)
خارها هم خوشگل هستند ها! گاهی فکر می کنم این گلها چقدر پز خارهاشون رو می دن! فکر می کنند خیلی خطرناکن! :))
۱۴ فروردين ۹۸
پاسخ
درود بر یاران وفادار !
این شعر یادم اومد : « از محبت خارها گل می شود ! »
۱۴ فروردين ۹۸
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.