ساموئل رحمی کن !
+
۱۳۹۷/۹/۱۱ | ۲۱:۴۱ | رحیم فلاحتی
مواجهه با بعضی از متن ها واقعن آدم را به چالش می کشد. باید بخوانی و دنده عقب بگیری و باز بخوانی . دوباره راه رفته را برگردی و نم نمک بیایی و کوچه پس کوچه های کلمات و جمله ها را با دقت بیشتری نگاه کنی . تابلوها ، پلاک ها و درخت ها و حتی گربه های روی دیوار و شیروانی ها . آنگاه شاید با تسلط به محیط داستانی و آنچه که روی می دهد و داده است در لفافه ی جملات چیزکی بیابی !
و اکنون حال من و نمایشنامه ی« آخر بازی » ساموئل بکت فقید چنین است !

چه متنی
۱۱ آذر ۹۷
پاسخ
:)
۱۱ آذر ۹۷

پس؛ بکتم آرزوست!
۱۲ آذر ۹۷
پاسخ
یا علی ! بسم الله
۱۲ آذر ۹۷
من همین حس رو با در انتظار گودو داشتم حیف که این کتابم به سرنوشت ابلوموف تو کتابخونه محلمون دچار شد امانت گرفتن و پس نیاوردن
وگرنه چندباری میخوندمش
۱۳ آذر ۹۷
پاسخ
در انتظار گودو رو نخوندم .
مالون می میرد رو دارم که هنوز تولیست انتظاره ...
۱۳ آذر ۹۷
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.