آبلوموف

خخخخخ..چه باحاله...
فک کنم هر روز صبح دنبال سوژه این..:))

یک دوست عزیزی باعث شد بعد از مدت ها دوباره شروع کنم به قاب بندی تصاویر اطراف . برای خودم لذتبخشِ امیدوارم برای شما هم همینطور باشه :)

خیلی هم عالی.
مگه می تونم دوست نداشته باشم؟
:))

به جون خودم اینجا همه چیز اختیاریِ :))
حتی دوست داشتن و نداشتن !

به این میگن سمبل مقاومت :))

من یک جایی دیدم پیچک به تن مترسکی پیچیده بود و گل های قشنگ شیپوری تموم تن ش رو پر کرده بود :)
با این حال هنوز کلاغا جرات نزدیک شدن به مزرعه رو نداشتن :))

{من یک جایی دیدم پیچک به تن مترسکی پیچیده بود و گل های قشنگ شیپوری تموم تن ش رو پر کرده بود :)
با این حال هنوز کلاغا جرات نزدیک شده به مزرعه رو نداشتن}
من رو یاده علم طعنه در مکتب طلاب انداخت.ابلوموف این جواب دادن هایت خودش حکایتیست به والله...باید سراغت بیایم.

آقا قربان شکلت ! من و آلوده کردی حالا از دور ایستادی تماشا !

"مت"ِ عزیز اگر نبود الان کلاغا جفت چشامون رو درآورده بودند :) سرش سلامت !

قشنگ است
حسودیمان شد به شما که این همه سوژه عکاسی دارید
میخوام با شما رقابت کنم هر چند من توی جنوبی ترین منطقه خوزستان زندگی میکنم وبه ندرت تو برهوت دور وبرم سوژه عکاسی پیدا میشه ولی شما و یه دوست دیگه بهم انگیزه دادین عکاسی هم امتحان کنم حس خیلی خوبیه ثبت زیبایی ها
اولین عکسمو گذاشتم وبلاگم منتظر بعدیش باشید :))

ممنون !
این از اون حسودی های قشنگِ. دست به کار که بشید سوژه ها صداتون می کنن. خیلی خوبه دوستای وبلاگ نویس از محیط اطراف شون و چیزهایی که براشون جالبه عکس تهیه کنن و در وبلاگ استفاده کنن. مطمئنم اون جنوبی ترین نقطه ی خوزستان هم تصاویر بکری برای من می تونه داشته باشه :)
منتظر شکار تصاویر توسط شما هستم :)

به به جناب فلاحتی :)

به! به ! به بهار خانم . گل کاشته !

سعی خودمو میکنم تا قبل اینکه علی حضرت ع ز ر ا ی ی ل بیاد سراغم نیمچه عکاسی بشم اینجوری روزای باقیمونده رو به بطالت نمی گذرونم عکاسی نقاشی نوشتن عروسکام کلا خلق کردن و ثبت کردن حس فوق العاده ایه که تجربه میکنم جاتون خالی این روزا خوش میگذرونم

همیشه سلامت و تندرست باشید!
منتظر همه کارهای خلاقانه تون هستم :)

چه گلیه؟ از خانواده ی شقایق هاست اینطور که از برگ هاش معلومه... قاعدتا دانه ی گل با باد نرفته اون تو، کاشتنش یعنی؟!... آبلوموف عزیز عکس مستند می گیری توضیحات نمی دی ها!!... خدا خیرت بدهد. :))

به جون خودم باغبون شهرداری اون دور و اطراف نبود و گرنه یک گزارش مستند تهیه می کردم :))

فعلا دوتا عکس گذاشتم گویا شما دوتاش رو دوست داشتید البته مطمعن نیستم بزرگواری کنید اگر چیزی در مورد عکاسی میدونید راهنماییم کنید گندما و اسمون رو هرچی نگاه میکنم سیر نمیشم حس خوبی بهم میده منتظر راهنماییاتون هستم 

  خوب ِ آروم آروم پیش می ریم . من هم در عکاسی آماتورم و همینطور غریضی وقتی چیزی جلب توجه می کنه عکس می گیرم و از تکنیک هایش چیز زیادی نمی دونم .

به عکسای خودم که نگاه میکنم وبعد عکسای شما چقدر تفاوت هست بین رنگ سبز طبیعت اطراف منو شما از کیفیت دور بینتونه  یا واقعا این تفاوت وجود داره سبزی دور وبر من مات وگاهی رنگ پریده است شاید بخاطر شرایط اب وهوایی یا کیفیت دوربین نمی دونم ولی حس میکنم عکسام زنده نیستن من با موبایل عکس میگیرم

طبیعت سرزمین شمال و جنوب متفاوتِ . و الان بهار توی گیلان رخت پهن کرده .
من هم با دوربین موبایلی 3.2 مگاپیکسلی عکاسی می کنم .

چه زیباست رحیم. بعد ما برای وخدمون داریم چیکار میکنیم؟

من خودمم هنوز مات و مبهوتِ قدرت و تلاش این گیاهم !