سرم گرمه نه ...
+
۱۳۹۵/۹/۲۷ | ۰۱:۵۴ | رحیم فلاحتی
بعد از چند ماه که از اسباب کشی می گذره، امشب نشستم به تماشای کتابخانه ی شخصی. سعی کردم با این دو چشمی که رفته رفته سو و قوتش رو هم داره از دست می ده کتاب ها رو کمی مرتب کنم ـ تاکید می کنم فقط کمی ـ و هر چه بیشتر نگاه شان کردم بیشتربه این نتیجه ی وحشتناک رسیدم که هیچ چیز از آن ها نمی دونم . متن ها و داستان ها و شخصیت هاشون از ذهنم فرار کرده بودند. من مانده بودم و تعدادی اسامی روی جلد که باید بر اساس موضوع و ملیت و سایر مشخصه ها مرتب می شدند.
اما از جهتی دیگر که نگاه می کنم خوش بحالم می شه. حالا من یک کتابخانه ی پرپیمانه دارم که هیچکدومشون رو هنوز نخوندم. پس حالا حالاها سر گرمه ! ـ باز اینجا تاکید کنم " سرم گرمه " نه اونجایی که عمو یادگار می گه .
محل آماده ست و منتظرم تسهیلات ردیف شه و ابزار تهیه کنم :)
ممنون که به فکر هستید !
آبلوموف طلسم شده هی تمدیدش میکنم و نمیخومش که تموم بشه فکر کنم این بار برم به کتابخونه تحویلش بدم ویه کتاب ابلوموف بخرم اینطوری خیالم راحته هر وقت حالم خوب بشه می خونمش
عمو یادگار واقعا مبتلا به آبلومویسم شدم حتی نوشتنم هم نمیاد
آره ! برای من هم پیش میاد . اونقدر کتاب رو تمدید می کنم که سیستم دیگه جوابم می کنه !
حال خوش براتون آرزو می کنم !
فکر نمی کردم مُسری باشه :)))
عرضم به حضورتون که ما کتابخونه شخصی نداریم
بازم عرضم به حضورتون که اینا نتیجه پولداری های موقته
وقتی ادم موقتا دخلش کمی بیشتر از خرجش می شه و ته علاقه ای به کتاب داشته باشه می ره گر گر کتاب می خره ولی چون وقت نداره نمی خونه
اینه که ما وقتی دخلمون یه ذره بیشتر از خرجمون می شه به خدا اگه بدونم اونم کجا خرج می شه فقط می دونم خرج کتاب نمیشه خخخخخخخ
و در نتیجه با کتابخونه های عمومی حال می کنیم و نگران این هم نیستیم که هیچی شونو بلد نیستم. چون زیادن دیگه. قزاز نیست که همه رو بخونم
:))))
چقدر وراجی کردم
خودمم نفهمیدم چی گفتم
آن خطاب " دوست قدیمی " سر کیف ام آورد :) باید اعتراف کنم وبلاگ نویسی را با خواندن دوستانی چون شما و چندتایی دیگر شروع کردم و خوشحالم که برقرار و نویسا هستید. از توصیه تان برای خواندن " ظرافت جوجه تیغی " ممنونم . حتمن به سراغش می روم.
از شبانی موسایی در آمدیم و پیشه ی عیسوی در پیش گرفتیم :)) در شرف آغاز به کارِ . ممنونم !
هنوز تهیه نکردم " ظرافت جوجه تیغی" رو . مشتاقم که بخونمش :)
من خودِ ذات آبلوموفم :)
واقعن فراموشی خوب و خیلی جاها بصرفه ست .
دلتون گرم و سرتون خوش !