راوی : دخترِ باد
+
۱۳۹۶/۲/۵ | ۱۴:۲۲ | رحیم فلاحتی
امروز دخترِ باد
تاکید می کنم : دخترِ باد
همراه با موج موجِ خزر
با من روایت هزار عشق نافرجام کرد.
غمی بزرگ و شیرین
همراه هر روایت بود
و من سراپا گوش.
پایان هر روایت
آغاز عاشقانه ای دیگر بود
و رفته رفته
بر سیاهی آسمان می افزود
ومن که لبریز عاشقانه های مکرر بودم
باریدم
در حالیکه جهان همه می بارید
و این بار پس از دختر باد
موج موج خزر زبان گشود :
خوبم یک مقدار مشغله زیادِ و متاسفانه فرصت مطالعه و نوشتن کم شده .
وقتی میام وبلاگتون و بعد پاسخ به دوستان رو میخونم
یک مقدار مشغله زیاده والی اخر از خودم شرمنده میشم پس چرا گرفتاری های من زیاد نمی شه مدتی ناپدید بشم؟ :)))
من که میدونم آبلومویسمتون دوباره برگشته
یکم گرفتاریا رو کم کنید لطفا
شما که آخر گرفتاری هستید اما مدیریت تون قوی ست :))
خانم معلم اوضاع خوبی نبوده و نیست . فعلن رو به افقی که انگار به روشنی می زند در حال حرکتم تا از کجا سر در آورم !
آقا رحیم فلاحتی، تولدتون مبارکککککککککککککککککککککککک
دست و جیغ و هوراااا
براتون بهترین ها رو آرزو میکنم.
الهی امسال از بهترین سالهای عمرتون باشه. پر از شادی و سلامتی و برکت و اتفاقات خیلی خیلی خیییییلللییییی خوب...
یه باغ گل تقدیم به شما. اینجا که دستمون بسته ست...
ممنونم غول چراغ عزیز !
شرمنده ام کردید .
من هم برای شما آرزوی سلامتی دارم !
روزگارتان گلباران !