دغدغه ی اول صبح
+
۱۳۹۲/۴/۹ | ۰۷:۱۴ | رحیم فلاحتی
اول صبح که اسم غریبش را روی پرده دیدم یک چیزی مثل کرم افتاد روی مغزم و شروع کرد به وول خوردن . یک اسم نامانوس (البته برای من ) آن هم برای یک مدرسه ی ابتدایی . « براعم » . هرچه فکر کردم نتوانستم در مغز معیوبم واژه ای مترادف و نزدیک به آن پیدا کنم و انگار تنها راه مراجعه به فرهنگ لغت بود .
از کتابخانه ،فرهنگ فارسی تک جلدی معین را بیرون می کشم . هرچه چشمم را بالا و پایین می دوانم لغتی حتی به قول داروخانه چی ها « مشابه » هم پیدا نمی شود . اگر داروخانه چی واقعاً این جا بود می گفت : « آقا اینقدر این پا اون پا نکن ، گیر نمیاری . بکوب برو ناصر خسرو ! »
طرف ، مسئول آموزشگاه خوب مرا گذاشته سر کار . باید بروم سراغ دهخدا . نه ! ادعای وجود چنین لغت نامه ای را در کتابخانه ام ندارم . اینترنت دوای این درد است .
واژه یاب اول کم می آورد و می روم سراغ اصل متاع ( به قول جماعت وافوری ) . در اولین جستجو دهخدا با زبان بی زبانی حواله ام می کند به لغت « برعومه » .
لغت جدید را وارد می کنم . چند ثانیه بعد می رسم به معنی لغت « برعومه » :
غلاف گل
غنچه ی نا شکفته
به نظر می رسد راه سختی بود برای رسیدن به بچه هایی که غنچه های زندگی اند ، اما می ارزید !
پاسخ
بله ! اون هم تو ایران .
ممنونم که حوصله کرده اید و آرشیو را می خوانید . اگر می بینید مطالب به هم ریخته بخاطر مهاجرت از بلاگفاست .
عذر مرا بپذیرید!
ممنونم که حوصله کرده اید و آرشیو را می خوانید . اگر می بینید مطالب به هم ریخته بخاطر مهاجرت از بلاگفاست .
عذر مرا بپذیرید!
۱ آبان ۹۵
وبلاگ قدیمی شما رو میخوندم ولی یه مدت فاصله گرفتم از وبلاگ نویسی و دنبال کردن وبلاگها
بیشتر نوشته هاتون ارزش با دقت خونده شدن رو داره.
موفق باشید
۲ آبان ۹۵
پاسخ
امیدوارم وقت تون رو هدر نداده باشم .
ممنونم که برای این پست ها نظر می ذارید :)
ممنونم که برای این پست ها نظر می ذارید :)
۲ آبان ۹۵
عجب!
تلاش شما هم برای رسیدن به معنی واژه قابل ستایشه