دعاهای شبانه
+
۱۳۹۴/۴/۱۹ | ۰۰:۰۱ | رحیم فلاحتی
شعر « دعاهای شبانه » اثری است از " ارنستو کاردنال " یکی از برجسته ترین شعرای نیکاراگوئه . او متولد 1925 میلادی است .
کاردنال با شعرهایش همواره از بخت های کسب جایزه ی نوبل ادبیات به شمار می رفته ، هرچند هنوز محقق نشده است . او در سال 1980 میلادی موفق به دریافت جایزه صلح کتابفروشی های کشور آلمان شده است .
خداوندا ، به سخنان من گوش فرا ده ،
ناله هایم را بشنو
و به شکوه هایم ، اعتنا کن
زیرا تو با دیکتاتورها همدست نیستی
از سیاست های آن ها حمایت نمی کنی
تحت تاثیر تبلیغات آن ها قرار نمی گیری
و به باند تبهکاران نیز تعلق نداری
در نطق های آن ها نشانی از صداقت نیست
نیز در اعلامیه های مطبوعاتی شان .
آن ها مدام از صلح سخن می گویند
در حالی که مدام بر تولید ابزار و ادوات جنگی شان می افزایند
در کنفرانس های صلح ، درباره ی صلح سخنرانی می کنند
و در نهان آتش جنگ را بر می فروزند
رادیوهای لافزن آن ها در تاریکی شب می غرند
میزهای آن ها پوشیده از اسناد توطئه آمیز
و به شکوه هایم ، اعتنا کن
زیرا تو با دیکتاتورها همدست نیستی
از سیاست های آن ها حمایت نمی کنی
تحت تاثیر تبلیغات آن ها قرار نمی گیری
و به باند تبهکاران نیز تعلق نداری
در نطق های آن ها نشانی از صداقت نیست
نیز در اعلامیه های مطبوعاتی شان .
آن ها مدام از صلح سخن می گویند
در حالی که مدام بر تولید ابزار و ادوات جنگی شان می افزایند
در کنفرانس های صلح ، درباره ی صلح سخنرانی می کنند
و در نهان آتش جنگ را بر می فروزند
رادیوهای لافزن آن ها در تاریکی شب می غرند
میزهای آن ها پوشیده از اسناد توطئه آمیز
و طرح های شوم است .
اما تو مرا از شرّ آن ها مصون خواهی داشت
حرف های آن ها از دهان مسلسل دستی بیرون می آید
و زبان آن ها ادامه ی سرنیزه های زهرآلودشان است .
پروردگارا ، آن ها را به سزای اعمالشان برسان
توطئه های کثیف شان را نقش بر آب کن
ناکامشان گردان
چوب لای چرخشان بگذار
در لحظه ی به صدا در آمدن آژیر
کنار من باش
زیر باران بمب ها ، پناهم ده
پناه ده به آن کسی
که نه پیام های سوداگرانه ی آنها را باور دارد
و نه فعالیت های تبلیغاتی و مبارزات سیاسی آن ها را
پناه ده به آن کسی که هیچ پناهی جز تو ندارد
و او را محاصره کن با عشق و محبت بی کرانت
همچون تانک ها و زره پوشهای آن ها .
* فریده حسن زاده ، شعر آمریکای لاتین در قرن بیستم ، نشر ثالث 1382 ،ص366
اما تو مرا از شرّ آن ها مصون خواهی داشت
حرف های آن ها از دهان مسلسل دستی بیرون می آید
و زبان آن ها ادامه ی سرنیزه های زهرآلودشان است .
پروردگارا ، آن ها را به سزای اعمالشان برسان
توطئه های کثیف شان را نقش بر آب کن
ناکامشان گردان
چوب لای چرخشان بگذار
در لحظه ی به صدا در آمدن آژیر
کنار من باش
زیر باران بمب ها ، پناهم ده
پناه ده به آن کسی
که نه پیام های سوداگرانه ی آنها را باور دارد
و نه فعالیت های تبلیغاتی و مبارزات سیاسی آن ها را
پناه ده به آن کسی که هیچ پناهی جز تو ندارد
و او را محاصره کن با عشق و محبت بی کرانت
همچون تانک ها و زره پوشهای آن ها .
* فریده حسن زاده ، شعر آمریکای لاتین در قرن بیستم ، نشر ثالث 1382 ،ص366
.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.