خانه ی آخر، خانه ی اول
+
۱۳۹۲/۱۰/۲۸ | ۲۲:۰۷ | رحیم فلاحتی
شب از نیمه گذشته است
و من با کلمات بازی می کنم
هر بار که تاس می ریزم و در صفحه ی مارپله ی مقابلم پیش می روم
خانه ی آخرم به نیش افعی ختم می شود .
حتی شش های مکرر هم فریاد رس ام نیست
و تن زخم خورده ی
زهرخورده ام
به سرِ خانه ی اول باز می گردد ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.