جان کندم و جان دادم
+
۱۳۹۷/۹/۵ | ۲۰:۴۶ | رحیم فلاحتی
دیروز که گذشت برای من تداعی کننده ی چند مناسبت بود. اولین سالگرد !!! ... ( از این سه نقطه خودش و خودم و چندتایی دیگر خبر دارند، پس مسکوت می ماند .) اولین سالگرد بازگشت مجددم به پایتخت دود زده و شروع به کار. اولین سالگرد حیات بدون تلویزیون و یافتن آرامشی رویایی فارغ از شنیدن دروغ های بیست وچهار ساعته .
اولین هایی که گاه برای شان جان کندم که نباشند وتعدادی که جان دادم تا برقرار شوند. و در این روزهای پیش رو سعی دارم تعداد دیگری از آنهایی را که آرامش ام بر هم می زنند دور بریزم . یک خانه تکانی مجدد. برای اسباب کهنه و فرسوده جایی نیست . و همچنین برای افکار کهنه . هرچند دیر اما باید رخت و لباس دل و جان نو کرد ...
عکس از : رحیم فلاحتی
دخترِ بی بی
سلام
خوشا بحالتون برای سالگرد حیات بدون تی وی میگویم...
در زمان خیلی صرفه جویی میشود
۵ آذر ۹۷
پاسخ
سلام
البته کمی در میان جمع خانواده سخت است . وسیله ای که مدام روشن است تا تنهایی یک عده را پر کند . ولی تاثیرات بدتر از آن دارد. سعی می کنم با مشورت دوستان فیلم و مستندهای خوب ببینم و جعبه ی جادوی من به هیچ گیرنده ای متصل نباشد .
امیدوارم موفق باشید :)
۵ آذر ۹۷
بندباز
گاهی وقت ها آدم نمی دونه برای این سالگردها تبریک بگه یا تسلیت؟! اما هر چه که باشه، این خونه تکونی و تغییر دل و جان، جای تبریکات فراوان داره. با بهترین آرزوها برای آبلوموف! (گل)
۶ آذر ۹۷
پاسخ
ممنونم . حال خوشی داره خانه تکانی :)
۶ آذر ۹۷
narjes srt
سلام!
یکی از چیزهایی که هم که دور انداختنش رو باید جشن بگیرید، چراغ جادوئه...
مصیبتی بود برای خودش...
۸ آذر ۹۷
پاسخ
بله به همین جهت برای خودم یک کتاب خریدم :)
۹ آذر ۹۷
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.