تقویم بی مناسبت
باران می بارد. هوا سرد است . تقویم را نگاه می کنم . می گوید بهار است. اما خبر برف و باران از هر گوشه و کنار می رسد. نبردی در میان طبیعت .
تقویم را دوباره ورق می زنم درهیچ تقویمی مناسبتی از تولد و حضور ویروسی منحوس ذکر نشده است. اما این رویداد با قدرت تمام خودش را در تقویم تمام کشورهای جهان گنجانده است. شاید سال ها بگذرد و ما به بچه های مان بگوییم که عید هزاروسیصد و نود ونه ، ما به دید و بازدید اقوام نرفتیم ، مسافرت نرفتیم و روز طبیعت و سیزده بدر نداشتیم . در خانه نشستیم و به در و دیوار نگاه کردیم و افسوس روزهای گذشته را خوردیم . عده ی ناخواسته و ندانسته بیمار شدند وعده ای جان باختند. اما هنوز عده ای دوست داشتند از کوچه ی " علی چپ " بروند !
ما روی دیوارها آگهی تسلیت ندیدیم . به تشییع جنازه ای نرفتیم و نماز میتی نخواندیم . ما به اخباری گوش می دادیم که مدام ارقامش تغییر می کرد . و زیر لب وردی می خواندیم که از آن اعداد و ارقام دور بمانیم. اما اعداد می توانند تا بی نهایت ادامه یابند و گریبان هر جنبده ای را بگیرند. و ما پس از ارقامی که روی اسکناس ها می دیدم و باور داشتیم به ارقام گوینده ای باور آوردیم که انگار نماینده ی ملک الموت بود.
شاید پس از این روزی از یکی از ماه های سال را روزِ " کوچه ی علی چپ " بنامند . کوچه ای که هیچ پیامبری قدم در آن نگذاشته است ! اما عده ای را قدم زنان با ویروسی دیگر در آن کوچه ببینیم .
یه عده ای اصلا توی اون کوچه به دنیا میان و همونجا هم سرشونو زمین میذارند!
نشنیدید می گن طرف بچه ی کوچه ی علی چپه؟!
من افسوس روزهای گذشته را نخوردم.
البته به شرطی که ضمادش به زودی کشف شود.
دانشمندان پر پرش تا ۱۵ اردیبهشت فرصت دارند. چه معنی میدهد یه ویروس فلسقی... زود باشین. دلم روشنه..