آزادی رنگ و بو دارد !
در سلسله درس های آشنایی والدین با حقوق کودکان که در یونیسف برگزار می شد به مطلب مهمی ازتاریخ آزادی در طول زندگی بشراشاره و به سه دوره تقسیم شد :
یک : بچه های کون برهنه ای که به دلخواه هرجا دوست داشتند کار خودشان را می کردند و آزادی معنی داشت .
دو : پس از آن برای محدود کردن آزادی « کهنه » بستن پای بچه ابداع شده و آزادی نیم بند شد.
سه : و اما با آمدن پوشک های جدید که کاملا کون بچه ها را محصور و ایزوله می کنند آن آزادی که می توانست در پاره ای از اهمال ها در گوشه ای رنگ و بویی از خود نشان بدهد پایمال شد و عصر دیکتاتوری مطلق پا به عرصه گذاشت .
و اینگونه نتیجه گیری شد که بدون « آزادی » جهان رنگ و بویی ندارد !
یک جورایی میتونم بفهمم چرا در جامعه ای آزادی بروز و ظهور داره، عدالت و تعادل بیشتر امکان پذیره!
به به :))
به نظرم باید این یادداشت شما رو با انواع اقسام زبانهای زنده ی دنیا، بنویسن و بچسبونن رو اون مشعله که دستِ مجسمه آزادیه.....
بشریت رو قانع میکنه.
البته میشه اینطور هم بهش نگاه کرد وقتی آزادی، مطلق بشه، انسان گند میزنه به همه چیز و همه جا و گندش هم در میاد:))
خدا نکُشدِتون آبلوموف :))))))
یعنی تابحال این مدلی درباره ی مفهوم و تاریخچه آزادی توجیح نشده بودم.!