بازی با غداره بند
زنگ می زند. جواب نمی دهم. دیدن اسمش اعصابم را سست می کند. کمی رعشه در دست هایم می افتد و سیستم اعصابی که انگار به یکباره موتورش به ریب زدن افتاده. از گزینه ی پیام از پیش آماده ی تلفنم استفاده می کنم :
Sorry. I can,t talk right now.
- « بیشعور تلفن ات رو جواب بده ! »
+ « سلام ! لطفن کاری داری پیام بده !»
- « برو گم شو عوضی بیشعور دیگه غلط می کنی به ارشیا زنگ بزنی وقتت رو بذار واسه اون زنِ ...
+ « چی شده دوباره ؟ »
+« خانم عاصفی باز چی شده ؟ چرا ناراحتی پیش میاری ؟ مگه من باهات کاری دارم ؟ »
+ « سر کلاسم »
+ « بیشعوری و عوضی و آشغال بودن من الان یکسالِ که تایید شده و الان تو سطل آشغالم .»
+« باید چه کار کنم ؟ یادت رفته ما دیگه یک سالِ نسبتی با هم نداریم ؟»
+ « شما بفرما »
جوابی نمی آید و من همچنان در فکر بازی های این روزگار غدارم .