آبلوموف

و نوکرش زاخار

سیزده و نیم یا چهارده

+ ۱۳۹۹/۱/۱۳ | ۱۴:۵۷ | رحیم فلاحتی

 

 سیزده است، چهارده نیست . با همه ی سیزده های دیگر فرق می کند. آسمان هم مردد است . نمی داند ابری باشد یا آفتابی . ببارد یا نبارد . فکر می کنم این هوا ناجوانمردتر از آن ویروس کووید نوزده است. این یکی آمده دلبری کند اما ندانسته دق مرگ می کند وآن یکی بی تعارف می کشد . من پشت پنجره ای در شهری هراس خورده ایستاده ام . کسی قدم در شهر نمی زند . فقط گنجشک ها پشت پنجره بهار را مزه مزه می کنند.

+

زاویه ای تازه

+ ۱۳۹۷/۱۱/۲۷ | ۲۱:۲۵ | رحیم فلاحتی

شیراز - دیوار مشبک

 

  به این فکر می کنم آخرین کتابی که خوانده ام چه بود. کمی زمان می برد . و یادم می آید . کتابی بود در مورد چگونه نوشتن از فیلم هایی که می بینیم . اطلاعات مفیدی داشت . البته نیاز به تمرین و دقت و تمرکز در مورد چگونگی  تماشای آثاری است که تماشا می کنیم .,وچه دلچسب می شود با زوایای تازه دیدن ...

عکس از : رحیم فلاحتی 

victory

+ ۱۳۹۵/۱/۱۳ | ۲۳:۰۹ | رحیم فلاحتی

 

بهاری که غلبه کرده ست بر دیو سرما

+ سیزدهم فروردین مسیر شیخ نشین به اورما ملال ـ رضوانشهر

آبلوموف
آبلوموف
« صدای همهمه می آید
و من مخاطب تنهای بادهای جهانم »

سهراب سپهری


« دانایان ناموختگانند
آموختگان، ندانند »

لائو دزو
آرشیو