این کار جدیدی که شروع کرده ام کار بوداریِ ! مثل کار قبلی نیست که همه چیز را در محل کار می گذاشتم و می آمدم بیرون. امروز ظهر که رفتم دنبال آقای پسر جلوی مدرسه، تا نشست تو ماشین گفت: « بابا بوی چوب می دی ! »

  بعد کلی این شاخه و آن شاخه پریدن گرویدیم به پیشه ی عیسای ناصری ! خدایا آخر عاقبت مان را ختم به خیر بگردان !