در این روزهای پُر درد و رنج که لبخند را از لب های مان دور کرده و موج های بلند نا امیدی و یاس از بالای سرمان می گذرد و در فقر و فاقه دست و پا می زنیم و کفر با جان و تن مان عجین شده از احساس ترس دولتمردی که نگران از دست رفتن ایمان مان در ارتباط با فردی که به ظن و یا یقین ایشان گمراه است و ... به فکر فرو رفتم و دائم این سوال در ذهنم می چرخد که چه کسی و یا چه عاملی در این برهه از فقر فراتر است که بتواند مرا رو به دره ی بی ایمانی رهنمون کند ؟!

  و رطب خورده ای که منع رطب می کند ...