دنیا جای عجیبی ست . بخصوص برای ما آدم هایی که برنامه ی درست و حسابی برای زندگی مان نداریم و به قول معروف یلخی ( آبلومویسمی ) زندگی می کنیم. آنقدر عجیب که گاه کارمان به جایی و راهی می کشد که خودمان هم دچار بهت و تعجب می شویم و با تردید می پرسیم : ما کجا اینجا کجا ؟!

  الان من جایی ایستاده ام که شاید باید خیلی پیشتر از این در این راه قدم می گذاشتم و ادامه اش می دادم. اما مُدام بیراهه رفته ام. بیراهه و بیراهه ... 

  دوباره از صفر شروع کرده ام و افقی نامعلوم پیش رویم است. اما هنوز کتاب هایم با من هستند ....