هر آن سرّی که داری با دوست در میان منه، چه دانی که وقتی دشمن گردد . و هر گزندی که توانی به دشمن مرسان، که باشد که وقتی دوست شود .  به دوست گرچه عزیزست راز دل مگشای که دوست نیز بگوید به دوســــــــتانِ عزیز رازی که نهان خواهی با کس در میان منه و گر چه دوست مخلص باشد، که مر آن دوست را نیز دوستان مخلص باشد، همچنین مسلسل . خامشی به که ضمیر دلِ خویش با کسی گفتن و گفتن که مگوی ای سلیم آب ز سرچشمه ببند که چو پر شد نتوان بستن جوی * سخنی در نهان نباید گفت که بر انجمـــن نشاید گفت