در پاسخی به پست قبل خواجه می فرماید :ترســم که اشک در غم ما پرده در شودوین راز ســر به مهر به عالم سمر شودگویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود ولیک به خون جــگر شود  خواهـــم شدن بمیکده گریان و دادخواه کز دست غم خلاص من آنجـا مگر شود  ....