می خواهم بنویسم اما ترجیح می دهم کمی کتاب بخوانم . می روم سراغ کتابی که مجذوبم کرده و هر بار کمی از آن را مزه مزه می کنم . " ده پرسش از دیدگاه جامعه شناسی " نوشته ی جوئل شارون . کتابی که می خوانم ایبوک است و متاسفانه یکی از نواقصی که کتاب های الکترونیک دارند ، آدرس دادن موضوع و پاراگرافی بر مبنای صفحه است که  با تغییر سایز حروف و یا عمودی و افقی نگه داشتن گوشی اعداد صفحه تغییر می کند. و کلافه کننده است .

  قبل از رجوع به کتاب نگاهی می اندازم به یادداشتی که از یکی از فصل ها برداشته ام. از ژان ژاک روسو نقل شده :

« نخستین انسانی که دور قطعه ای زمین حصار کشید و به این فکر افتاد که بگوید " این مال من است " و مردم را آن قدر ساده یافت که گفته ی او را باور کنند، بنیادگذار واقعی جامعه ی مدنی بود. اگر کسی چوب های حصار را در می آورد، گودال آنها را پر می کرد، و خطاب به هم نوعانش فریاد برمی آورد " به هوش باشید که ثمرات زمین به همه ی ما تعلق دارد، و زمین از آن هیچ کس نیست " ، چه بسا ممکن بود بشریت را از بسیاری جنایت ها ، جنگ ها و آدم کشی ها ، از بسیاری وحشت ها و بدبختی ها نجات دهد .»

  چند روزی است که به آن اولین انسان فکر می کنم . به او که اولین مرز را پیرامون خود کشید و پس از آن در طول تاریخ مرزهای متعددی تعریف شدند . مرزهایی که گاه آنقدر تنگ و تاریک می شدند که سازنده اش را از زندگی ساقط می کردند و هنوز هم می کنند.