مردی نابینا که چیزهایی درباره ی ماست شنیده بود ، اما هرگز ماست نخورده بود ، روزی از یکی از دوستانش خواست تا شکل ماست را برایش توضیح دهد . دوستش گفت : « مگر نمی دانی ؟ ماست سفید است . » مرد نابینا پرسید : « سفید دیگر چیست ؟ » دوستش گفت : « سفید رنگ دُرناست » مرد نابینا پرسید : « دُرنا دیگر چیست ؟ » دوستش مچ دست خود را خم کرد و سپس دستش را از آرنج تکان داد و گفت : « دُرنا ، شبیه این است .» مرد نابینا که دست دوستش را لمس می کرد ، آهی کشید و گفت : « پس خوردن ماست زیاد هم کار ساده ای نیست ! » نقل از کتاب " کمی با هم بخندیم "  حکایت هایی از آسیا و اقیانوسیه ، ترجمه جمال الدین اکرمی ، نشر کانون