اکرم ایلیسلی ، یکی از نویسندگان پرآوازه ی جمهوری آذربایجان است. ایلیسلی در سال 1937در روستای ایلیس در نخجوان به دنیا آمده و در ادبیات آذربایجان با تریلوژی بی بی آواز خوان من ، درخت انار و آدم ها و درخت ها به شهرت رسیده است .     ایلیسلی در بیشتر آثار خود ، به جنبه های اخلاقی ، معنوی و حالات و عواطف انسان های روستانشین و روستاییانی که به دلیل فقر مجبور شده اند از روستا به شهر کوچ کنند ، می پردازد . از آثار او می توان درخت گیلاس ، هنگامی که مه کوه ها را فرو می پوشاند ، بی بی آواز خوان من ،آدم ها و درخت ها ، دل چیز بدی است و قطاری از این ده گذشت را نام برد .    قسمتی از رمان  "بی بی آواز خوان من " را با هم می خوانیم :    " آن روز با تمام جزئیاتش یادم مانده : یکی از روزهای گرم تابستان ، برای خنک شدن ، لای برگ هــای ضخیم فنــدق نشسته بودیم که یک دفعـه به خالــــده گفــتم : « زن من می شی ؟ » خالده از درخت پایین آمد ، زد زیر گریه و به طرف خانه شان دوید . بعد دیدم خاله سونا با جیغ و داد پیش پدرم آمد : « بچه ی پررو ، موش نشده ، می خواهد کیسه را سوراخ کند ! » از حرف های خاله سونا فقط همین یادم مانده . پیش چشم او ، پدر با غیظ  پیشم آمد و بهم تشر زد . علت عصبانی شدن پدر را نفهمیدم ، ولی وقتی خاله سونا رویش را آن طرف کرد ، غرور را تو صورت پدر دیدم ."  این کتاب با ترجمه ی محمود مهدوی توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است .